یک دانشمند...
- شنبه, ۱۲ مرداد ۱۳۹۲، ۰۷:۳۰ ب.ظ
سلام دوستان...این دانشمند معروف که در اینجا خلاصه ای از سرنوشتش رو براتون گذاشتم خیلی مورد توجه من قرار گرفته واز این که همچین انسان هایی با اون همه مشکلات وسختی تونستن به این مرتبه برسن بسیار خوشحال هستم اما از خودم نارحتم که با این همه امکانات نمیتونم نصف علمی رو که اونا دارن داشته باشم!!!به هر حال امیدوارم این مطلب براتون مفید واقع بشه...
فردریک گولاند هاپکینز
کاشف ویتامین در۲۰ژوئن۱۸۶۱در ایستپورن انگلیس در خانوادهای متوسط دیده به جهان گشود، پدرش برادرزاده «جرارد مانلی هاپکینز» یکی از شعرای معروف انگلیس بود. فردریک هیچ وقت طعم محبت پدر را نچشید زیرا وقتی که نوزاد بود، پدرش را از دست داد. مادرش نیز فقط به فکر خودش بود و تنها تا ده سالگی مسئولیت نگهداری فردریک را به عهده گرفت، سپس او را به یک مدرسه شبانه روزی سپرد. فردریک همیشه با میکروسکوپی که از پدرش به یادگار مانده بود به تماشای اجسام ریز میپرداخت. او به ادبیات نیز علاقهمند بود و گاهی اشعار کوتاهی هم میسرود.
همانطور که در بالا اشاره شد، در سال۱۸۷۱مادرش او را ترک کرد و به آنفیلد در لیورپول رفت و فردریک به مدرسهای در لندن انتقال یافت. او علیرغم اینکه از مهر خانواده محروم شده بود اما در مدرسه بهترین نمرات را کسب میکرد، وقتی دوران دبیرستانش به پایان رسید، تصمیم گرفت وارد دنیای علم شیمی شود.۱۷ساله بود که دیپلم گرفت و با نوشتن یک مقاله در زمینه زندگی حشرات برنده جایزه انجمن علوم لندن شد. او برای گذران زندگی در بانک سلطنتی لندن به استخدام درآمد تا بتواند از عهده هزینه تحصیل خود برآید. از این رو فردریک وارد دانشگاه لندن شد و به تحصیل در رشته شیمی پرداخت و به تجزیه و تحلیل سموم در بدن پرداخت.۲۲ساله بود که فارغالتحصیل شده، سپس وارد دانشگاه پزشکی شد، او در آزمایشگاه به تحقیق در زمینه علم شیمی پرداخت. در سن۲۸سالگی مدال طلا در رشته شیمی از دانشگاه پزشکی لندن را دریافت کرد و مدرک کارشناسیاش را در زمینه سمشناسی و فیزیولوژی به دست آورد. همان زمان در دانشگاه با «جسی آ استیوز» دانشجوی رشته پزشکی آشنا شد و در سن۳۶سالگی با او ازدواج کرد. ثمره این ازدواج دو فرزند دختر بود. بعدها جاکیتا دختر بزرگش با نویسنده معروف انگلیسی «جی بی پریستلی» ازدواج کرد.
در سال۱۸۹۸با ارائه یک سخنرانی در دانشگاه کمبریج مورد توجه همه اساتید علم شیمی قرار گرفت و عضو انجمن هیئت مدیره این دانشگاه شد و به کرسی استادی دست یافت. فردریک علی رغم موفقیت های چشمگیرش در عرصه علم و دانش همیشه از لحاظ محبت والدین احساس خلاء میکرد. یک بار تصمیم گرفت به همراه همسر و دو فرزندش به دیدار مادرش برود. مادر او ازدواج کرده بود و فردریک را به طور کلی از یاد برده بود، برخورد مادر با او و خانوادهاش بسیار سرد بود، تا جایی که فردریک از اینکه به دیدار مادرش رفته، احساس پشیمانی میکرد.
داستان کشف ویتامین از آنجا شروع شد کهفردریک در آزمایشگاه، مخلوطی از انواع هیدراتهای کربن، چربیها، پروتئینها و نمکها را که برای بدن لازم است به یک گروه موش خوراند. چند هفته بعد مشاهده کرد که موشها همگی مردهاند ولی گروه دیگر موشها که در همان مدت همان مخلوط غذایی را همراه با مقدار کمی شیر خورده بودند، زنده ماندند. او نتیجه گرفت که شیر موادی دارد که برای زنده ماندن و رشد موشها لازم است اما امروزه میدانیم این مواد ضروری، ویتامینها هستند. در آن دوران دوست بسیار صمیمی فردریک «دکتر کریستین ایجکمان» بود که در زمینه بیماریها تحقیق میکرد، او ثابت کرده بود که بیماری «بری بری» در نتیجه کمبود تغذیه ایجاد میشود. این امر راه را برای کشف ویتامینها و مواد ویتامیندار مسئول بیماری بریبری یعنی «تیامین» هموار کرد.
به این ترتیب ایجکمان به یاری فردریک برنده جایزه نوبل پزشکی در سال۱۹۲۹شد. لذا علم جدید تغذیه به سرعت گسترش یافت و اولین تحقیقات و نظریهها در مورد ویتامینها در همان سالها به وسیله فردریک انجام شد و او به خاطر همین تحقیق، جایزه انجمن سلطنتی لندن را دریافت و به لقب «سر فردریک هاپکینز» نائل آمد.
فردریک، فردی بسیار پرکار بود و به هیچ وجه از کار کردن و تحقیق در آزمایشگاه و مطالعه خسته نمیشد. او در طول شبانه روز فقط۳ساعت میخوابید و بقیه اوقات خود را صرف کسب علم و ارائه مقالات پزشکی و شیمی میکرد. فردریک بسیار خانواده دوست بود و همیشه میخواست فرزندانش در کنار او باشند. فردریک هاپکینز در۱۶می۱۹۴۷در حالی که مشغول تحقیقات در آزمایشگاه دانشگاه کمبریج بود به دلیل سکته قلبی در سن۸۶سالگی چشم از جهان فرو بست. بعدها مجسمه یادبود وی را در کمبریج بنا کردند تا نسلهای آینده این دانشمند برجسته را که گام بزرگی در علوم تغذیه گذاشت به فراموشی نسپارند.
- ۹۲/۰۵/۱۲